دیگر تنها شدم
گفتمش : دل می خری ؟
پرسید چند؟
گفتمش : دل مال تو، تنها
بخند !
خنده کرد و دل زدستانم
ربود
تا به خود باز آمدم او رفته
بود
دل ز دستش روی خاک
افتاده بود
جای پایش روی دل جا
مانده بود ......
+ نوشته شده در جمعه شانزدهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 17:47 توسط علی
|